جدول جو
جدول جو

معنی کجور نوشهر - جستجوی لغت در جدول جو

کجور نوشهر
(کُ)
قصبۀ مرکز دهستان بلده کجور در بخش مرکزی شهرستان نوشهر است. سکنه 156 تن. کوهستانی وسردسیر. آثار ابنیۀ قدیمه در آنجا مشاهده می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). در ترجمه سفرنامۀ مازندران رابینو ص 53 و 54 آمده است که: ابوالفداء می نویسد شهر رویان به شهرستان نیز معروف به ود و بر قلۀ کوهستانی در 16 فرسخی قزوین قرار داشت این شهر که کجور هم خوانده می شد در تاخت و تاز مغول خراب شد. درتاریخ 21 ذی الحجه 740 هجری قمری (1240 میلادی) استندار جلال الدوله اسکندر شروع به تجدید بنای قلعه و شهر کجور نمود. وی در اطراف شهر باروها کشید و ارگ آن را در 21 ذی الحجه 746 هجری قمری تمام کرد و قلعۀ شاه دز را بنا نمود. (از ترجمه سفرنامۀ رابینو صص 93- 54)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کُ / کُرر)
دهی است از دهستان کلرودپی بخش مرکزی شهرستان نوشهر، کوهستانی و سردسیر، آب آن از چشمه، شغل اهالی زراعت و گله داری است. سکنۀ دایم آنجا نزدیک 100 تن است، اما در تابستان اکثر سکنۀ قراء پاشاکلا، نارنجک بن، نوش و خضر تیره به این ده می آیند و سکنۀ آن به 500 تن می رسد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان بلده کجور بخش مرکزی شهرستان نوشهر واقع در 16 هزارگزی باختر المده و کنار راه شوسۀ المده به نوشهر. ناحیه ایست دشت و دارای آب و هوای معتدل و مرطوب و مالاریائی. سکنۀ آن 325 تن است. آب آن از رود خانه کجور تأمین می شود. محصول آن برنج است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. این ده دارای چند باب دکان در کنار راه شوسه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا